بازشناخت نظریة «گذار فرامن قوم ایرانی از احکام غریزهمحور شاه» در داستان سیاوش (با تکیه بر دیدگاه ادبیـ روانکاوانة فروید)
نویسندگان
چکیده مقاله:
این جستار ، بر بنیاد دیدگاههای فروید به طرح دیدگاهی ادبیـ روانکاوانه میپردازد؛ اساس این دیدگاه، بر یافتن پاسخِ این پرسش استوار است که آیا میتوان به وسیلهی نقد روانکاوانهی داستان سیاوش، پیوندی در میانهی رخدادهای این داستان با تغییر احکام فرامنیِ قوم ایرانی، یافت؟ با چنین رویکردی است که یک دیدگاهی نوین ادبیـ روانکاوانه، همراستا با پرسش فوق مطرح میگردد: سیاوش، قربانی گذارِ فرامنِ قوم ایرانی از احکامِ غریزه محورِ شاه است؛ دیدگاهی که نگارندگان، از نقد روانکاوانهی داستان سیاوش، بهسان ابزاری برای اثبات آن بهره میبرند. بر اساس این دیدگاه، رویدادهای زندگی و مرگ سیاوش، بخشی از باورهایی را که در ذهن و فرامنِ مردم نهادینه شده بود به چالش کشیده است؛ مهمترینِ این باورهای نهادینه شده در فرامن ایرانیان، آن بود که حکم شاهی همواره همراستای احکام فرامنی است و البته این بدان سبب بود که احکام فرامنی در آن زمان، بیش از هر چیز تحت تأثیر و حتی ساختهی احکام شاهی بود. در داستان سیاوش شاهد چالشهایی هستیم که فرامن ایرانیان را درگیر خود میکند و شرایط را برای عبور از فرامن شاهساختهی قوم ایرانی به فرامنی فراشاهانه مهیا میسازد. امری که فرهنگ ایرانی را از عصر خداشاهی به عصر نوینی وارد میکند و سبب میگردد که ایرانیان یک گام از پذیرش خودکامگی حکومتها فاصله گیرند.
منابع مشابه
بازشناخت نظریه «گذار فرامن قوم ایرانی از احکام غریزه محور شاه» در داستان سیاوش (با تکیه بر دیدگاه ادبی ـ روانکاوانه فروید)
این جستار ، بر بنیاد دیدگاه های فروید به طرح دیدگاهی ادبی ـ روانکاوانه می پردازد؛ اساس این دیدگاه، بر یافتن پاسخِ این پرسش استوار است که آیا می توان به وسیله ی نقد روانکاوانه ی داستان سیاوش، پیوندی در میانه ی رخدادهای این داستان با تغییر احکام فرامنیِ قوم ایرانی، یافت؟ با چنین رویکردی است که یک دیدگاهی نوین ادبی ـ روان کاوانه، هم راستا با پرسش فوق مطرح می گردد: سیاوش، قربانی گذارِ فرامنِ قوم ایرانی...
متن کاملنمادشناسی حاکمیت عنصر بیگانه بر قوم ایرانی در نگارههایی از شاهنامهی شاه تهماسب با تکیه بر آراء کارل گوستاو یونگ
نماد نام یا نمایهای است که افزون بر معنای قراردادیاش دارای معانی متناقضی باشد و چیزی ناشناخته و گنگ را بنمایاند. برخی از نمادها از تجربیات شخصی فرد ناشی میشوند اما برخی دیگر در بین تمام انسانها در تمام دوران مشترکاند. از نظر کارل گوستاو یونگ این مفاهیم مشترک بین انسانها زادهی ناخودآگاه جمعی بشراست وکهنالگو نامیده میشود. در بسیاری موارد یک انگاره یا نمایه از ناخودآگاه به خودآگاه راه مییابد و هنر...
متن کاملتحلیلی روانشناسانه از داستان سیاوش بر مبنای الگوی ساختار ذهن فروید
آرای فروید در حوزۀ روانکاوی تأثیری شگرف بر هنر و ادبیات نهاد و موجب ظهور نقد روانشناسانه شد. نظریههای «ناخودآگاه فردی» و «ساختار ذهن و روان انسان» از برجستهترین دستاوردهای فکری این متفکر بود. بر اساس این نظریهها، ساختار ذهن انسان دارای سه بخش عمده است: نهاد، من و فرامن. هرکدام از این بخشها نیز مظهر بخشی از دنیای پیچیده ذهن و وجود آدمی هستند. شخصیتهای اصلی داستان سیاوش قابلیت انطباق با این ...
متن کاملنمادشناسی حاکمیت عنصر بیگانه بر قوم ایرانی در نگارههایی از شاهنامهی شاه تهماسب با تکیه بر آراء کارل گوستاو یونگ
نماد نام یا نمایهای است که افزون بر معنای قراردادیاش دارای معانی متناقضی باشد و چیزی ناشناخته و گنگ را بنمایاند. برخی از نمادها از تجربیات شخصی فرد ناشی میشوند اما برخی دیگر در بین تمام انسانها در تمام دوران مشترکاند. از نظر کارل گوستاو یونگ این مفاهیم مشترک بین انسانها زادهی ناخودآگاه جمعی بشراست وکهنالگو نامیده میشود. در بسیاری موارد یک انگاره یا نمایه از ناخودآگاه به خودآگاه راه مییابد و هنر...
متن کاملتحلیل کیفیت بیداری قهرمان درون در شخصیت سیاوش و کیخسرو با تکیه بر نظریة پیرسون -کیمار
بیگمان شاهنامة فردوسی متنی است که نظام اخلاقی-انسانی آن، حصار جغرافیایی و نژادی را برداشته و بدان خاصیتی جهانی و فرازمانی- فرامکانی بخشیده است. از نشانههای این ادعا، ظرفیت کمنظیر شاهنامه و شخصیتهای آن با نمادهای جهانی و کهنالگوهای شخصیتی انسانهاست. این پژوهش به شیوة توصیفی-تحلیلی مبتنی بر چارچوب نظری تحلیل روانشناختی-کهنالگویی کارول.اس. پیرسون و هیو کیمار در نظریة «بیداری قهرمان درون» ...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 7 شماره 4
صفحات 97- 116
تاریخ انتشار 2016-02-20
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023